پیشنهاد مطالعه
خانه > مقالات فارسی > مهدویت > امام قائم مهدی در آینه قرآن > امام قائم مهدی در آینه قرآن جلسه سی و پنجم

امام قائم مهدی در آینه قرآن جلسه سی و پنجم

قال تعالی:

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَهِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۳۴﴾(صدق الله).

یادکن آن زمان راکه ما به ملائکه گفتیم برای آدم سجده کنید پس سجده کردند مگر ابلیس إبا ورزید وتکبّر نمود و از جمله ی کافران بود .

ابلیس درخطبه ی قاصعه ی مولا

مولا اینچنین ابلیس راقلمداد می کند:

… عَدُوُّ اَللَّهِ إِمَامُ اَلْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ اَلْمُسْتَکْبِرِینَ اَلَّذِی وَضَعَ أَسَاسَ اَلْعَصَبِیَّهِ وَ نَازَعَ اَللَّهَ رِدَاءَ اَلْجَبْرِیَّهِ وَ اِدَّرَعَ لِبَاسَ اَلتَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ اَلتَّذَلُّلِ 

این دشمن خدا پیشوای متعصّبان وسرسلسله ی متکبّران است که اساس تعصّب (به خود یا قبیله ی خویش فخر فروختن) را پی ریزی کرد با خداوند باردای جبروتی به ستیز ومنازعه پرداخت و لباس بزرگی را به تن پوشید و پوشش تواضع وفروتنی راکنارگذارد(ترجمه ازاقای مکارم)

کلام دلنشین پسر بعد ازپدر:

 امام حسن مجتبی صلوات الله علیه: هلاک الناس فی ثلاث:الکبر و الحرص و الحسد فالکبر هلاک الدّین و به لعن إبلیس و الحرص عدو النّفس و به أخرج آدم من الجنّه و الحسد رائد السوء ومنه قتل قابیل هابیل.(الحدیث)

هلاکت مردم درسه چیز است  خود بزرگ بینی، حرص وحسادت. پس کبر(خودبزرگ بینی) هلاکت دین است و به آن إبلیس مطرود شد وحرص دشمن نفس است و به آن آدم از بهشت بیرون شد و حسد پیشقراول بدی است  و همان قابیل را وادارکرد که هابیل را بکشد.

امام کاظم (علیه السلام): لمّا رأی رسول الله تیما وعدیّا و بنی اُمیه  یرکبون منبره أفظعه فأنزل الله تبارک  و تعالی  وقرآنایتأسی یتاسّی به:

وإذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا إلّا إبلیس أبی ثمّ أوحی الیه: یامحمد إنّی أمرت فلم أَطع فلا تجزع انت  إذا أمرت فلم تطع فی وصیّتک.(ألحدیث نورالثّقلین- ج۱ص۵۷ح۹۸).

وقتی که رسول خدا (ص) مشاهده کرد که تَیم وعُدی و بنی أُمیّه از منبرش بالا میروند(سوار بر منبرش می شوند) او را به شدّت ناراحت کرد. پس خدای تبارک و تعالی نازل کرد درحالی که آن قرآنی  است که به آن إقتدا می شود:

وإذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم  الخ  یادکن وقتی راکه مابه ملائکه گفتیم برای آدم سجده کنید پس به جزإبلیس همگی سجده کردند -او- ازسجده خودداری کرد پس خدا به سوی –پیغمبرش-  وحی کرد: ای محمّد(ص) من امرکردم پس إطاعت نشدم پس بی تابی  نکن وقتی که درباره ی وصیّتت  اطاعت نمی شوی .

بسی روشن است وقتی که منبر رسول خدا در إختیار ناأهلان قرار می گیرد به تحریف دین می پردازند و راه دین راکج می کنند و محدّثان را یا می خرند و یا با إرعاب جرات نقل حدیث صحیح نمی دهند و فی المثل از پخش کامل قضیّه ی غدیرخم ممانعت بعمل می آورند.

 خودبینی هاموجب مکرِبد

 همین کِبرسبب شد که عَلَمِ مخالفت  بامولابلند شودوعدّه ای دنیا پرست گرداین عَلم سُوط زنند وخود ودیگران رابازی دهند اری دراینجماعت خوف ازربّ جل ّوعلاازقلوبشان فاصله گرفته ومصداق این کریمه گشته  اند:

 لاهیهً  قُلُوبُهُم ( درحالیکه دلهایشان لهوبازاست)

 سپس ازدرون اینهافتنه ی نکث بیعت بامولا، هجوم به خانه وحی الهیّ وفریادخروج ازمنزل برای بیعت :

 والّذی نفسی بیده لتخرجنّ وإلّا لأَحرقنّ البیتَ علی مَن فیها

 قسم به آن خدائی که جانم دردست قدرت اوست همه بایدبیرون شوید وگرنه خانه رابرهرکس که داخل خانه است آتش می زنم.

 حال سایرفتنه هادرقالب إشارات قرآنی:

 الف- تأکلون التراث أکلا لمّا(ارثیه رایک جامی خورید)

 ب؛سمّاعون للکذبِ أکّالون للسّحت(مائده-۴۲) شنوندگان دروغ خورندگان حرام.

 ج –کوشش درپنهان نگه داشتن فضائل اهل بیت ونیزدرپرده نگه داشتن نفاق افکنی هادرعصرنزول وحی الهی.

 د-جعل حدیث درفضیلت دادن بعض صحابه براهل بیت.

 ه-صحنه سازی های دروغین درمتهم  کردن اهل آیه ی تطهیر ازجمله متّهم کردن امام به شرکت درقتل عثمان.

 ز-ومن نکث فإنّما ینکث علی نفسه

 ح-وأمّاالقاسطون فَکانوا لجهنّم حطباَ

 ط-وقددخلوا بالکفروهم قدخَرَجُوابِه(مائده-

 ی؛وقعدالّذین کذبوالله ورسولَه.

 ک- و ما جعلنا الرّؤیه الّتی أریناک إلّافتنه للنّاس والشجره الملعونهَ فی القرآن(إسری)

 وسپس فتنه ابن زبیرفتقطّعواأمرهم بینهم زُبُراًکلُّ حِزبٍ بمالدیهم فرحونَ

 آنگاه فتنه ی بنی عبّاس وصدّ؛بازداشتن ازراه خداوبنام خلافه الرسول(ص)خلفای واقعی رسولخداراکشتن وگرچه دردوران این فتنه هاقیام مخلصانه ای –ازقبیل قیام زیدشهید-برای برگرداندن حق به سوی اهلش صورت گرفت امااینها نیزشکست خورد. وسپس توطئه ی  فراعنه ی عصرامام عسکری ازالمعتز بالله ومهتدی عباسی تامعتمدبرقتل امام حسن عسکری قبل ازبروز امام زمان دراین نشأه وچون توطئه ی آنها بجایی نرسیدزیراگرچه إمام عسکری (ع) رامسموماً بقتل رسانیدند وناگهان دروقت إقامه نمازبرجنازه ی إمام  کودکی رامشاهده کردند که ازسرسرا بیرون آمد وردای عمویش راکشید وفرمود:

 تأخّریاعمِّ فأنا احقّ بالصّلوه علی أبی

 ای عمو عقب بایست که من بر نماز بر پدرم سزاوارترم.

 و جعفر رنگ چهره اش تغییر نمود و زرد شد و خود امام عصر بر جنازه ی پدر نماز گذاشتند.

دراین حال رعشه براندام ایشان أفتاد و عقب قرار گرفت و امام مهدی عجّ بر پدر نماز گذارد و بنی عباس متوجه اشتباه خودَشان –شده و دانستندکه امام عسکری فرزندخَلِف(جانشین به حق) دارد.

مطلب پیشنهادی

انوار مولا المهدی در کلام حضرت باری-قسمت چهارم

آیه ی شریفه : الحمدلله ربِّ العالمینَ ، الرّحمنِ الرحیمِ ، مالکِ یومِ الدّینِ ستایش ...

کلمات نورانی امام زمان از آغاز تا کنون-قسمت سی و یکم

امام به سئوال حمیری پاسخ می دهد وسائل به شماره حدیث۱۸۸۱۵أحمد بن علی بن ابی ...