قرآن در نگاه مولا (بخش دوم)
نهج البلاغه خطبه ۱۳۲ از نهج عبده :
« و کِتابُ الله بَینَ اَظهُرِکم ناطِقُ لاَ یعیی لِسانُهُ وَ بَیتُ لا تهدَمُ اَرکانُهُ ، وعِزّ لا تُهزَمُ اعوانه »
و کتاب خدا در برابر پشت های شما ست گوینده ای است که زبانش عاجز نیست و خانه ایست که ارکانش فرو نمی ریزد و عزتیست که یارانش شکست نمی خورند.
ریشه های قرآنی کلام مولا که در بخش اول فرموده اند:
و کَتابُ اللَه بَینَ اَظهرِکم اقتباس نورانی از این دو آیه قرآن است .
الف – «نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذین اُوتو الکِتابَ کِتابَ اللهِ وَراءَ ظُهو رِهم کَأنّهم لا یَعلَمونَ (آیه ۱۰۱ سوره بقره )»
که خدای بزرگ در کل این آیه می فرماید : « و زمانیکه آمد آنان را رسولی از نزد خدا که تصدیق کننده آن چیزی است که با آنان است گروهی از کسانی که به آنان کتاب داده شده ، کتاب خدا را پشت سر خویش افکندند که گویا آنان نمی دانند که این کتاب خدا است »
ب – « فینبذوهَ وراءَ ظهُورهم (آیه ۱۸۷ سوره ال عمران)»
« آن عهد و میثاق را پشت سر نهادند و به آن بهای اندکی خریدند پس بد است آنچه را که می خرند »
واضح است که کلام مولا ناظر به آیه اول است ولی حکایت حال گروهی از مسلمین نیز در آیه دوم نهفته.
کتاب خدا پشت سر نهادن کنایه از بی اعتنایی به قرآن با اینکه می داند قرآن کتاب خدا است به انذار قرآن توجه نکردن و خلاصه کفر به آیات خدا العیاذ بالله و ما مسلمانان گرچه کلام خدا را قبول داریم ولی پشت کردن به آیات خدا ملموس و مشهود زندگانی ماست براستی ما به چند درصد از آیات خدا عمل می کنیم؟ آیا نمی ترسیم که فرستاده خدا حضرت محمد (ص) در قیامت از ما شکایت برد و عرضه بدارد «یا رَبِّ اِنَّ قَومِی اتّخذوا هذا القُرانَ مهجوراً.(سوره فرقان ۳۰) پروردگار من همانا قوم من این قرآن را ترک نمودند»
اگر ما از تمامی قرآن هم بگذریم و فقط یک صفحه از آن را باز نماییم و عمل خود را بر آن یک صفحه تطبیق دهیم به راستی چقدر به همان یک صفحه عمل نموده ایم.
حق پوشی گروهی از مسلمین
و مگر غیر از این است که عده ای از مسلمین با این که عصر رسول خدا (ص) را درک کرده بودند و شاهد روز غدیر خم و سایر صحنه ها بودند مهر خاموشی بر زبان خویش زدند و مولا را تنها گذاشتند در حالیکه آنان وظیفه داشتند که «لَتُبیّنُنَّهِ للنّاس وَ لا تکتمونه ، آن را برای مردم حتما بیان کنید و آن را نپوشانید» براستی چرا سعد بن ابی وقّاص در پاسخ معاویه که گفت چرا علی را سبّ نمی کنی سه چیز از مناقب مولا را ذکر می کند و می گوید که اگر من یکی از این سه تا را داشتم هر آینه برایم از داشتن شتران سرخ مو با ارزش تر بود. در روز شوری یعنی شورای شش نفره ای که عمر بن خطاب معین کرده بود، نگفت که مشورت معنی ندارد بلکه علی از اهل پیغمبر است به دلیل آیه مباهله و علی جانشین پیغمبر است به دلیل حدیث منزلت و افتخار مال علی است که پیغمبر در حقش فرمود: هر آینه فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش او را دوست دارند و او خدا و رسولش را، و فتح بر دست او خواهد بود. چرا نگفت این افتخار برایم نیست که من سردار قادسیّه ام بلکه افتخار مال آقا ابوالحسن است که فاتح قلعه ی خیبر است و اگر سعد همین امر را در روز سقیفه مطرح می نمود چه می شد و لکن همانگونه که کتاب خدا فرمود آن میثاق را پرتاب نمودند و آن را ثمن برای دنیای زودگذر قرار دادند.
«ناطق لا یعیا لسانه ، این کتاب خدا گوینده ایست که زبانش عاجز نیست» هم فرقان است حق و باطل را از یکدیگر جدا می کند و هم مثل سوره ی توبه اش فاضحه رسوا کننده ی بدکاران ، منافقان و آنان که پشت به کتاب خدا دارند.
«و بیتٌ لا تهدم ارکانه ، این کتاب خدا خانه ای است که ستون هایش فرو نمی ریزد» چون ستون های این خانه بر جهل، خرافه و یا وهم و خیال مردم بنا نهاده نشده. ستون های این خانه را وحیانیّت مطابقت با عقل و فطرت ، رحمت الهی تشکیل می دهد.
«و عزٌّ لا تهزم اعوانه ، و نیز این کتاب خدا سراپا عزتی است که یارانش شکست نمی خورند» که عَون اولش خود خداست که از کتابش و دینش حمایت می کند و دیگر حامیانش آنان اند که خدا آنان را در نزول خدا مأمور کرده و آنانکه مستحفظ از سوی خدا مأمورند حفظ قرآنند. یعنی انوار مقدس معصومین که حتی آن سَر از تن جدا شده بر فراز نی در بازار کوفه میدان حترافهای های این شهر میدان ورودی دمشق و … قرآن می خواند و از جمله :
«و سیعلم الّذین ظلموا ایّ منقلبٍ ینقلبون ، و بزودی ستمکاران خواهند دانست که در چه واژگون گاهی واژگون خواهند شد»
و از جمله ی این جماعت حضرت قائم مهدی (عج) است که در میثاقش از اصحابش احیاء دستورات قرآن قرار دارد به انتظار لیله ظهورش در شب موعودش کنار کعبه ی محبوبش
پایگاه اطلاع رسانی استاد غلامحسین خالقی