پیشنهاد مطالعه
خانه > مقالات فارسی > اهل البیت > پردازش کلام لطیف حضرت ابی عبدالله امام جعفر صادق ع درباره مادرش حضرت صدیقه ی کبری ع – بخش سوم

پردازش کلام لطیف حضرت ابی عبدالله امام جعفر صادق ع درباره مادرش حضرت صدیقه ی کبری ع – بخش سوم

محور دوّم تطییب نفس بی بی سلام الله علیها(زدودن غم ازان وجودمقدّس) براستی دردفراق رسول اعظم چقدرسنگین است؟؟

جبرئیل صاحب قوّه مکین نزدصاحب عرش ، امینِ وحیِ الهی که فرشتگان تحت امر اویندنتواند غم راازجان پاره ی تن رسول خدابشوید پس این روح چه روح بزرگی است وعروج رسول خداازاین عالم چقدرخَطبش عظیم .قال رسول الله صلّی الله علیه واله:

” من اصیب بمصیبه فلیذکر مصیبته بی فانّه اعظم المصائب”

هرکس گرفتارمصیبتی شدپس بایدیاد کندمصیبتش رابه من پس هماناان سنگین ترازهمه ی مصیبتهاست. وروایات به این مضمون زیاد است(وسائل الشّیعهازشماره ی ۳۶۰۵تا۳۶۱۲).

به مولا در اواخرعمرش عرضه داشتند:لوغیّرت شیبک چه می شد خضاب می کردی؟ فرمود:”

الخضاب زینه ونحن قوم فی مصیبه۰(نهج البلاغه)

خضاب زینت است وماقومی هستیم که درمصیبتیم.یعنی مصیبت فقدان رسول خدا بسرمی بریم.

محور دوّم:زدودن غصّه غم ازجان بی بی وبراستی ایاجبرئیل صاحب قوه توانست؟حاشاوکلّا

خودبه پدرعرضه داشته:

اذامات میّت قلّ ذکره ———-وذکرابی مذمات والله ازید(بیت الآحزان ص ۱۶۷).

هرگاه میّتی ازدنیا رود یادش کم خواهدشد ویاد پدرم بخداقسم از وقتی که ازدنیارفته بیشترگشته.

ودرجای دیگر فرموده:

اذااشتدّشوقی زرت قبرک باکیا——-انوح واشکولا أراک مجاوبی.

فیاساکن ألصحراء(ألغبراء)علمتنی البکاء—–وذکرک انسانی جمیع المصائبی

فإن کنت عنّی فی التراب مغیّبا—————-فماکنتَ عَن قَلبی الحزینِ بغائبٍ.

ترجمه:هرگاه شوقم زیاد شودقبرتوراگریه کنان زیارت کنم.نوحه سرایی کنم وشکایت دراین حال توراجواب دهنده نمی یابم.

پس ای ساکن صحراءتو به من گریه رااموختی ویادتوباعث شده همه مصائبم رافراموش کنم.

پس اگرتوازچشمم درخاک پنهانی پس ازقلب من هیچگاه غایب نبوده ای.

محور سوّم اخبار ازجایگاه »مقام پدردربهشت.

انروز که مادرازدست داد دورپدرگردش می کرد ومی گفت :«یارسول الله اَین اُمّی»وپیامبراکرم چیزی جواب نمی داد پس بی بی سلام الله علیهابدورکسی می گشت تاازحضرتش سؤال کند وپیغمبرنمی دانست چه گوید(۱)-که جبرئیل نازل شد پس گفت:

“انّ ربّک یأمرک ان تقرأعلی فاطمه السّلام وتقول لها:

إنّ أمّک فی بیت من قصب کعابه من ذهب وعمده من یاقوت أحمربین آسیه إمرأه فرعون ومریم بنت عمران .فقالت فاطمه:

إنّ الله هوالسّلام ومنه السّلام والیه السلام.(هماناپروردگارت به توامرکند که برفاطمه سلام خوانی وبه اوبگویی:

همانامادرت دراستراحتگاهی ازَنَی است که بندهای این نی هاازطلائیست وخودچوبهاازیاقوتی سرخ بین آسیه زن فرعون ومریم دخترعمران .

پس فاطمه گفت:

هماناالله تنها سلام است وازاوست سلام و اونهایت سلام است.

واکنون که پدرراازدست داده بازجبرئیل ناز ل میشود ومقام رسول الله رادررفیق اعلی بیان می کند.وشاید این گفتاربی بی ترجمان بعض ان چیزی باشد که جبرئیل عرضه داشته:

“ثمّ قبضه الله الیه قبض رأفه واختیارورغبه وایثار,فمحمد(صلّی الله علیه واله)عن تعب هذه الدّارفی راحه قدحفّ بالملائکه الأبرار ورضوان الربّ الغفّارومجاوره الملک الجبّار”

سپس خدای خدای بزرگ اورابه سوی خویش بازگرفت به سوی خویش گرفتنی رأفت امیزهمراه بابرگزیدگی ورغبت ,با -توأم با-میل خود پیامبروبرگزیدگیِ ویژه ؛ پس محمد(ٌص) ازرنج این سرادرراحتی است پیچیده شده به فرشتگان نیک وخوشنودی پروردگاربسی آمرزنده وهمسایگی پادشاه پرازجبروت وعظمت.

مطلب پیشنهادی

کلمات نورانی امام زمان از آغاز تا کنون-قسمت چهاردهم

بخش چهاردهم: إتمام  حجت إمام در ادای حق دیگران علی بن محمد: قال أوصل رجل(ارشاد/۳۵۲)گوید ...

کلمات نورانی امام زمان از آغاز تا کنون-قسمت سیزدهم

بخش سیزدهم  التجای به کوی دوست وذکر ابن الفضل (۳۵۳) و نیزحسن بن فضل همدانی ...