پیشنهاد مطالعه
خانه > مقالات فارسی > مهدویت > امام قائم مهدی در آینه قرآن > امام قائم مهدی در آینه قرآن جلسه چهاردهم

امام قائم مهدی در آینه قرآن جلسه چهاردهم

تفسیر مهدوی آیات مبارکه ی سوره بقره (بخش نخست)
یکی از دو سوره ای که به نام زهراوان (دو سوره درخشنده) مشهورند و همچون چتری بر سر تلاوت کنننده شان سایه می افکنند. سوره ای که با توصیف قرآن کریم به احسن وجه آغاز شده، توصیفی که فقط در سه جمله ی کوتاه است و در دنباله به وصف متقین سیر نوریش را ادامه می دهد و از بین برکات بیشمار گویا این سوره تنها در وصف متقین نازل شده و با وصف ایشان که برخوردار از ایمانی ژرف و در عین حال با اظهار عجز این جماعت در برابر خدای بزرگ پایان می پذیرد که با دقتی هر چند اندک در می یابیم که این جماعت معتقد به نظام امامت و مهدویتی هستند که بخصوص در آیات «الذین یؤمنون بالغیب» و «اذا بتلی ابراهیم ربّه بکلمات (آیه ۱۲۴) یا بنیّ انّ الله اصطفی لکم الدّین . اَو کالّذی مرّ علی قریته . الله لا اله الاّ هو الحیّ القیّوم . ربّی الّذی یحین و یمیت . اَرنی کیف تحی الموتی . فلیؤدّ الّذی اوتمن امانته . آمن الرّسول بما انزل الیه من ربّه . انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین . و پایان آن وعده ی غلبه ی اهل ایمان بر کفّار در قالب همین جمله ی دعائیه که ذکر شد و آخر دعویهم ان الحمد لله ربّ العالمین.

حال شروع سخن باذن الله تبارک و تعالی:
بسم الله الرحمن الرحیم . «الم» در یک معنی «انا الله الملک» (در تفسیر نورالثقلین از امام صادق علیه السلام : الم در سوره ی بقره به معنای انا الله الملک است.) من خدای ملک هستم که تنها ملک هستی از اوست. «یمن الملک الیوم» برای چه کسی امروز ملک و سلطنت است. «لله الواحد القهّار» برای خدای یکتایی که غالبیّت صفت ذات اوست و این خدای مَلِک . «یؤتی ملکه من یشاء» به هر که خواهد ملکش را عطا کند. «و ما ذلک علی الله بعزیز» و آن بر خدا سخت و دشوار نیست. حال به چه کسی عطا می کند در ضمن مباحث آتیه آشکار خواهد شد. انشاءالله.
«ذلک الکتاب» آن تمام کتاب است. الف و لام الکتاب باصطلاح لغاه الف و لام کمال است. مانند «هذا الرّجل علماً» این کامل مرد در علم است. و الکتاب در اینجا که خالی از لفظی است که تمیز برای آن واقع شود در اشارت به این نکته است که این کتاب کامل در همه جهات است. خوب این کتاب چیست؟ «انّه لقرآنٌ کریم» همانا آن قرآن کریم است. «لا یمسّه الاّ المطهّرون» جز آنان که خدا آنان را تطهیر کرده. اینان کیانند؟ «انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً» تنها اراده خدا در تطهیر، منحصر در شما بوده که در این صورت ترکیب جمله چنین می شود: زمان ، مبتداء . الکتاب : خبر که این یک ترکیب از یازده ترکیبی است که شیخ طبرسی در حق صدر سوره از «الم» تا «هدی للمتّقین» ذکر نموده خاندان پیغمبر است. پس حقیقت این کتاب مقدس نزد خاندان پیغمبر است چون این قرآن تمام کتاب است پس کلید فهم آن در دست انسان های «تمام نور» است. «و اتبعوا النّور الّذی انزل معه اولئک هم المفلحون» و آنان که پیروی کردند از نوری که با پیغمبر نازل شده آنان تنها رستگارانند. باز این تمام نورها کیانند؟
«خلقکم الله انواراً» خدا شما را نورهایی آفرید. (یعنی انوار مقدس چهارده نور باشد)
«فجعلکم بعرشه محدقین» پس شما را همچون سفیدی چشم که مردمک آن را احاطه می کند ، شما را احاطه کننده به عرشش قرار داد.
تفسیر مهدوی آیات مبارکه ی سوره بقره (بخش دوم)
آیه شریفه:
بسم الله الرّحمن الرّحیم. «الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتّقین»
الف- «اَلَم » آن کتاب – موعود تورات- است. هیچ شکی در آن نیست که همین آغاز شدن این سوره با الف، لام، میم هدایتی برای متقین است.
ب- «اَلَم» Fulstop آن تمام کتاب است که هیچ شکی در آن نیست در حالیکه تمام هدایت برای متقین است.
و دیگر ترجمه ها و معناها با ترکیبات دیگر که در پی خواهد آمد. انشاءالله.
احادیث:
گویا در تفسیر امام عسکری علیه السلام تفسیری ذکر شده که ترجمه ی بند «الف» برگرفته از فرمایش امام روحی له الفداست. و لکن سخن در این مقوله خارج از موضوع بحث ما یعنی بحث مهدویت است.
ترجمه ی بند «ب»: در این تفسیر «الم» خود آیتی مستقل و بریده از مابعد است یعنی نهادی نیست که جمله ی بعدی برای آن گزاره شود بلکه الف، لام، میم اینگونه تفسیر می شود «انا الله العلیم» (در بعضی روایات الم اینچنین تفسیر شده) من خدای دانا هستم. پس اینچنین بهره می گیریم «فاعلموا انّما انزل بعلم الله» بدانید که این قرآن تنها به علم خدا نازل شده. خدای دانا چه نازل کند و چگونه نازل کند و چگونه این کلمات حاکی از حقایق پشت پرده ی این عالم باشد؟ و چگونه این حروف و کلمات را در زیور نظم معینی قرار دهد تا همه ی معانی ظاهری و باطنی مُراد در آن گنجانیده شود؟ لفظ بگونه ای باشد که هم ظاهر مراد را به خوبی برساند و هم قالبی برای معانی پشت پرده باشد که به خواص و یا اولیاء و یا انبیاء اختصاص دارد که این نیز یکی از وجوه اعجاز قرآن است که هر جمله ای حامل معانی بیشمار می باشد بلکه هر آیه ای بمنزله راهی باشد که رهرواش هر چه عمیق تر شود و شتاب بیشتر گیرد باز تابلوهای تازه ای از معانی و اینکه برای تو جاده ای جدید گشوده شده، در برابر خویش ببیند. خط سیر به سوی توحید، خط سیر به سوی پاکی و اخلاق، خط سیر به سوی جهان علم تجربی، خط سیر به سوی فقه، خط سیر به سوی حضرت مهدی (عج)، خط سیر به سوی شفا و درمان پزشکی که «ما فرّطنا فی الکتاب من شئ» در این کتاب چیزی فروگذار نکردیم.
فی المثل همین «الم» در تفسیری توحیدی «انا الله العلیم» و در بیان دیگر:
الف نشانه «استواء» حضرت حق در ذات خود که در قوامش به هیچ موجودی نیازمند نیست و همه موجودات نیازمند اویند، به دیگر عبارت یعنی اوست بر ذات خود چیره و حتی در وجودش ترکیبی راه ندارد و استواءش نسبت به آفریده هایش که ذات او با همه اشیاء مساوی و برابر است دوری و نزدیکی ذات او نسبت به اشیاء بی معناست همه در برابر او مساویند.
و لام بیانگر پیوستگی اشیاء به خدای بزرگ «ل» که گویا آن مرکب از یک الف است و یک خط شبیه به یک نیم دایره که همه به او پیوسته اند و او به چیزی پیوسته نیست.
و میم نشانه ی ملک لایزال او .
و در سومین نگاه این سه کلمه سه نشانه و علامت از سه اسم مبارک رسول خدا (ص) و در وجهه ای دیگر این حروف مقطّعه اسماء مکسّر (شکسته) خدای بزرگند که پیغمبر اکرم و سیزده نور پاک دیگر با تألیف این حروف خدای بزرگ را به آن می خوانند. پس مولای ما مهدی صلوات الله علیه با تألیف این حروف هر گاه خواهد خدا را می خواند.
و در توجهی دیگر بین این حروف و مطالب مندرج در سوره ی بقره پیوندی وجود دارد. بدلیل مشابهت معانی آیات سوره های بقره و آل عمران و لقمان که با «الم» آغاز شده اند و در سیری ریاضی نشانگر این هستند که این سه حرف از بیست و شش حرف دیگر در این سوره بیشتر استعمال شده اند و آن گویای این است که آیات قرآن در زمان خود پیغمبر (ص) سوره بندی شده اند که هر آیه ای در کدام سوره و در چه قسمت نهاده شود و …
یک پرسش از غوّاصان بحر تفسیر : آیا «الم» می تواند یک کلمه رمز از «الله لا اله الاّ هو الحیّ القیّوم» باشد.
نمونه هایی از کلام پراعجاز امیرالمؤمنین علیه السلام (بخش سوم)
نهج البلاغه عبده خطبه ۹۴ بخش ۲۲۵
«سیرته القصد و سنّته الرّشد و کلامه الفصل و حکمه العدل»
راه و روشش میانه روی است یا راه و روشش قصد و آهنگ به سوی خدای دارد و سنّتش رشد و سخنش سخن نهایی و قیچی کردن کار است و حکمش عدل است.
احادیث:
در این بخش از فرمایش مولا چهار خصلت دیگر برای رسول خدا (ص) می یابیم.
۱- «سیره (راه و روش) اش قصد» که دو گونه تفسیر می شود. گونه ی اول «میانه روی» مثل قول خدای تعالی از زبان لقمان در خطاب به پسرش: «و اقصد فی مشیک» در راه رفتنت تعادل را رعایت کن. از تندروی و کندروی خودداری کن. گونه ی دوم «آهنگ شیئی یا جائی» که این چنین معنای کلام مولا می شود : «سیرته القصد الی الله» راه و روشش قصد و آهنگ به سوی خداست که خود رسول خدا (ص) فرمود: «القلب ثلاثه : قلب مشغول بالدّنیا و قلب مشغول بالعقبی و قلب مشغول بالمولا . فامّا القلب المشغول بالدّنیا فله الشّدّه و البلاء و امّا القلب المشغول بالعقبی فله الدّرجات العلی و امّا القلب المشغول بالمولی فله الدّنیا و العقبی و المولا» قلب سه تاست : قلبی مشغول به دنیاست و قلبی مشغول به آخرت (فقط در فکر آخرت و ثواب و یا عقاب آن) و قلبی مشغول به خود مولاست و اینچنین قلب رسول خدا و سیره و روشش. پس هر که با ایمان به این حقیقت از سیره ی رسول خدا (ص) پیروی کند با این پیروی آهنگ به سوی خدا خواهد داشت. «یا من الیه یقصد المنیبون» آنهایی که ناله و ابتهال و اشک و سوز دارند تنها تو را قصد می کنند.
۲- «و سنّته الرّشد» از آنجا که پیغمبر در گفتار و کردارش و حضور و سکوتش با بندگان خدا می گوید و اعمالش هوشمندانه. اینجاست که عنوان سنّت به خود می گیرد و پیروی از آن را بر ما فرض و واجب می گرداند. پس بر امت واجب می شود که پشت سرش حرکت کند و این حرکت در جهت رشد عقلی، دینی و سرانجام به درک صحیح از نظام عالم رسیدن است. پس سیره ی این بزرگوار رشد است. «و لقد اتینا ابراهیم رشده» ما به ابراهیم رشدش را عطا کردیم.
۳- «و کلامه الفصل» فصل یعنی قول نهایی و سخن آخر را زدن. فصل القضاء یعنی بریدن و قیچی کردن حکم. «و السّماء ذات الرّجع و الارض ذات الصّدع انّه لقول فصل و ما هو بالهزل» قسم به آسمان صاحب بازگشت و زمین صاحب شکاف که همانا آن یعنی این قرآن سخن نهایی است و آن قرین هزل و یاوه گویی نیست. و پیغمبر اکرم (ص) که حامل وحی الهی و اسرار آن است اینچنین است.
ثبات عقلی این سخن :
وقتی که رسول خدا (ص) حامل علم قرآن از ظاهر و باطن است بدلیل ده ها آیه از قرآن از جمله «و یعلّمهم الکتاب و الحکمه» پیامبر پیوسته به این امّت کتاب و حکمت را تعلیم می دهد. و در جای خویش ثابت شده که علم یا کیف نفسانی است پس این دانش قرآنی با ذات پیغمبر اکرم یکی است و یا به قول ملاهادی سبزواری علم تحت عنوان هیچ یک از مقولات عشر قرار نمی گیرد بلکه بُعدی از ابعاد وجود است. یعنی علم رسول خدا (ص) با نفس پیغمبر اکرم یکی است و گویا در آن تمایزی نیست. پس ما به راحتی این قیاس منطقی در مقابلمان جلوه گر می شود قرآن قول فصل است و پیغمبر اکرم (ص) حامل علم به قرآن است، بلکه بهتر بگوئیم او عالم به قرآن است و عالم عین معلوم و علم عین عالّم است. پس رسول خدا (ص) خود قول فصل پس حکمش قول فصل است. «قل کلّ لعمل علی شاکلته» بگو هر کسی بر طبق طبیعت خویش عمل می کند.

مطلب پیشنهادی

انوار مولا المهدی در کلام حضرت باری-قسمت دوم

حضرت مولی صاحب الزمان امام یازدهم ازذریّه امیرالمؤمنین علیه السلام که حضرتش خود به آن ...

انوار مولا المهدی در کلام حضرت باری-قسمت اول

بسم  اللّه الرحمن الرّحیم الحمد للّه ربّ العالمین.اللّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمدکما محمّدأهل لذلک. ...