«و انّ القران ظاهره انیقٌ و باطنه عمیقٌ ، لا تفنی عجائبه و لا تنقضی غرائبه و لا تُکشف الظّلمات الاّ بهِ » خطبه ۱۸
(و همانا قرآن ظاهرش نیکوی عجب آور است و باطن و درونش ژرف، شگفتی هایش هرگز فانی و نیست نمی شود و مطالب غریبه ، تازه هایی که تاکنون به گوش نرسیده به پایان نمی رسد و تاریکی ها برطرف نشود مگر به آن.
شرح:
شگفتا که عدل قرآن علی تیر کلامش زیبا و باطنش عمیق و عجائبش و غرائبش بی پایان.
به راستی قرآن در کلام مولا به چه تشبیه شده ، آیا در کلام مولا فقط یک استعاره دیده می شود که از قرآن استعاره ی بالکنایه به دریا یا اقیانوس شده باشد که قرآن همچون اقیانوسی زیبا، پر عجائب وقتی که بیرون آن را انسان می بیند و درونش را عمیق …. ؟ و یا دو استعاره در کلام مولا می بینی استعاره بالکنایه از قصر زیبا که وقتی که انسان بیرونش را می بیند از زیبائیش در حیرت می شود و وقتی که پا به درون آن می گذارد برایش انتهایی نمی بیند بلکه هر در که باز می کند درهای دیگری بروی خدا باز شده می بیند و هکذا و در درون هر بخشی عجائب هفت فلک می بیند که گویا این عالم با این فراخنائیش عجائبش در گوشه و کنار این فصر نمودار گشته و یا استعارت به نحو دیگری است ، این قرآن خود عالمی است، آسمانی است:
«و لقد زیّنّا السّماء الدّنیا بمصابیح »
و به تحقیق ما آسمان نزدیک تر را به چراغ ها زینت داده ایم و باطن این عالم چیست ملکش نسبت به ملکوتش ، ظاهرش نسبت به باطنش کحلقه فی فلاه مانند حلقه ای در دستی گم است که این تعبیر از خود مولا در باره ی نسبت مُلک به ملکوت ، پس این قرآن نیز اینچنین. بلکه اسرار مُلک و ملکوت را آشکار می کند که خود مولا در همین خطبه ۱۸ پیش از آن از جمله ی این دو آیه در باره عظمت قرآن استدلال کرده اند:
«ما فرّطنا فی الکتاب من شیء » (انعام ۳۸)
ما در کتاب چیزی فروگذار نکردیم.
« تبیاناً لکلّ شیء » (نحل ۸۹)
قرآن بیانگر و مُفَسّر هر چیزی است.
اما هر چه باشد بخش پایانی سخن مولا استعاره ی از دریا دارد. آنگاه که گوید «لا تفنی عجائبه» عجیبه هایش، شگفت آورهایش فانی نشود «و لا نتقضی غرائبه» غریبه هایش به پایان نرسد «و لا تکشف الظّلمات الاّ به» و تاریکی ها برطرف نشود جز به آن. شگفتا که دریای عمیق در خود ظلمت به همراه دارد خصوصاً در شب :
«او کظلماتٍ فی بحرٍ لجّیّ یغشاه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلماتٌ بعضها فوق بعضٍ …» (نور ۴۰)
یا مانند تاریکی هایی در دریایی عمیق که آنها را موجی بپوشاند بالای آن موج ، موجی بالای آن ابری، تاریکی هایی بعض آنها بالای بعضی.
گرچه دریای عمیق ، اقیانوس چنین وضعیتی دارد و لکن قرآن گرچه اقیانوس است نه تنها ظلمتی ندارد بلکه ظلمتها به کمک او برطرف می شود وه چه زیباست این سخن رسول خدا (ص) در باره ی قرآن:
«اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللّیل المظلم فعلیکم با لقران»
هر گاه بر شما فتنه ها روی آورد مانند پاره های ابر در شب تاریک ، پس بر شما باد به قرآن .
به قرآن رجوع کنید یا با دقّت و تدبّر آیات آن را تلاوت کنید تا به وظیفه ی خویش راه یابید.
« فانّه شافعٌ مشفّع »
پس همانا قرآن شفاعت کننده ای است که شفاعتش پذیرفته می شود.
به امید حلقه ی دیگر در روز دیگر