تفسیر مهدوی آیات قرآن (سوره بقره)
«وَ اذا قیل لهم آمنوا کما آمن النّاس قالوا اَنؤمن کما آمن السّفهاء الا انّهم هم السّفهاء و لکن لا یعلمون.»
و هر گاه به آنان گفته شود ایمان آورید همانگونه که توده ی مردم ایمان آورده اند گویند آیا ما ایمان آوریم همانگونه که سفیهان، بی خردان ایمان آورده اند. هان همانا آنان تنها سفیهان، بی خردانند و لاکن نمی دانند.
سفیهان کیانند و خردمندان؟
به این زیبا سخن از رسول خدا (ص) که آن را شیخ صدوق در کمال الدین جلد ۱ صفحه ۲۶۰ به رقم حدیث ۶ به استادش از رسول خدا (ص) آورده توجه کن:
«مَن احبَّ اَن یتمسّک بدینی و یرکب سفینه النجاه بعدی فلیقتد بعلی ابن ابی طالب ولیعاد عدوّه و لیوال ولیّه …»
هر که دوست دارد به دین من چنگ زند و بر کشتی نجات بعد از من سوار شود پس به علی بن ابی طالب اقتدا کند و باید دشمنش را دشمن بدارد و ولیّش را دوست دارد (جانبداری کند) پس همانا او وصیّ من است و جانشینم بر امّتم در حایتم و بعد ا ز وفاتم و او امام هر مسلمانی و امیر هر مؤمنی بعد از من است. سخن او سخن من است، و امرش امرم، و نهیش نهیم، و پیروش پیروم، و یاورش یاورم.
his helper is my helper) (
و خوار کننده او خوار کننده ی من است. (هر که او را تنها گذارد بخود واگذار مرا تنها گذاشته)
سپس پیغمبر اکرم (ص) فرمود:
«مَن فارَق علیّا بعدی لم یرنی و لم اره یوم القیمه … »
هر که از علی بعد از من جدا شود مرا نخواهد دید و او را نخواهم دید در روز قیامت و جایگاهش ، پناهگاهش آتش قرار داده می شود [و بد جایگاهی، گردشگاهی است] و هر که علی را خوار گرداند خدا او را خوار کند در روزی که بر خدا عرضه شود، و هر که علی را یاری کند خدا او را در روزی که ملاقاتش کند یاری نماید و به او حجتش را تلقین کند در وقت سؤال و جواب (قبر یا قیامت) سپس که درود خدا بر او باد فرمود: «الحسن و الحسین اماما امّتی بعد ابیهما و سیّدا شباب اهل الجنّه …» حسن و حسین دو امام امت من بعد از پدرشان می باشند و دو سیّد جوانان اهل بهشت و مادر آن دو سیده ی زنان جهانیان است و پدر آن دو سیّد همه ی وصیّ ها.
«و مِن ولد الحسین تسعه ائمّه ، تاسعهم القائم من ولدی »
و از فرزندان حسین نه امام است، نهمین آنها قائم از فرزندان من است.
طاعت آنها طاعت من است و معصیت آنها معصیت من است. به سوی خدا شکایت می کنم از آنها که منکر فضلشان اند و حرمت های آنها را بعد از من تباه می کنند. «و کفی بالله ولیّا و ناصراً لعترتی و ائمّه امّتی » و کفایت می کند که خدا جانبدار و یاور خاندان من و امامان امّتم باشد و انتقام گیرنده ی از منکران حقشان باشد و به زودی ستمکاران خواهند دانست که در چه واژگون گاهی واژگون می شوند. (پایان حدیث)
آری بعضی از به ظاهر مسلمانان چون مفتون و فریفته ی دو کلمه تحصیل ظاهری و یا قدرت ظاهری و تشنه ی قدرت و مال و شهوت دنیایند و گمان برند که خود توانند بر اسب مراد سوار شوند به تکذیب ائمه ی هدای و خصوصاً مولایمان حضرت مهدی (عج) می پردازند و هر گاه دعوت به ایمان شوند آن را ردّ کنند و آن را نوعی عمل سفیهانه دانند در حالی که اگر خرد خویش را بکار می گرفتند اینچنین به سرعت قضاوت نمی کردند بلکه تأمّل و تدبّر آنها را وادار به اعتراف می نمود.
پایگاه اطلاع رسانی استاد غلامحسین خالقی