قوله تعالی:((واذا قال ربّک للملائکه انّی جاعلٌ فی الارض خلیفه))
و یاد کن پروردگارت به ملائکه فرمود:من در زمین خلیفه ای (جانشینی)قرار دهم.
رسول خدا(ص) :یکون بعدی اثنا عشر خلیفه
بعد از من ده خلیفه خواهد بود
۲-یخرج المهدی و علی راسه غمامه ملکٌ ینادی فیها هذا المهدی خلیفه الله فاتبعوه(عقد الدّرر یوسف سلمی شافعی)
مهدی (عج) قیام می کند و آن در حالیست که بر بالای سرش ابری است سفید خواهد بود فرشته ای در آن ابر ندا کند این مهدی جانشین خداست پس از او پیروی کنید.
۳- یکون بعدی اثنا عشرًامیرا
بعد از من دوازده امیر خواهد بود.
۴- لن یزال هذاالامرقائماً الی اثنی عشر قیّماً من قریش
این امر(امر امامت ، جانشینی رسول خدا احیاء امر دین)پا بر جاست تا دوازده قیّم (برپا دارنده)از قریش.
شرح
از امور غیبی عالم که طبق آیه دوم سوره بقره – الّذین یومنون بالغیب-ایمان به غیب به آن واجب است نصب خدا خلیفه اش را در زمین که تنها از طریق وحی الهی و یا هدایت قولی و عملی فرستاده خدا نصب هر امامی بعد از امام خودش را می توان خلیفه را شناخت.
گفتگو فرضی با خدای بزرگ
خدا به ما می گوید: من در زمین خلیفه دارم گوئیم سمعاً و طاعتاً گوئیم کیست؟گوید قرآن بخوان گوئیم این خلیفه ای که در سوره بقره معرفی کردیم او پدر ما بود و رفت الان کیست گوید چرا (آیه ۱۲۴ همین سوره بقره) را نمی خوانی مگر نشنیدی که من به ابراهیم گفتم :انی جاعلک للناس اماما من تو را برای مردم امام قرار می دهم ،و گفتم در پاسخ ابراهیم خواهان استمرار امامت در در فرزندانش بود : (لا ینال عهدی الظالمین) عهد من به ستمکاران نمی رسد و امامت را اختصاص دادم به غیر ظالمین از نسل ابراهیم باز گوئیم خدای بزرگ باز این کلی شد چون اشخاص خلفاء را به ما معرفی نکردی گوید حکایات مرا با انبیاء و اولیاء در سوره بقره و سایر سوره ها دنبال کن ببین من چیزی را فرو گزار نکردم بعنوان مثل بعد از طرح مسئله امامت در همین سوره بقره قضیه تاسیس خانه کعبه را به میان آوردم ببین کار را به کجا رساندیم؟ تا به آنجا رساندیم که ابراهیم خلیل در خواست نمود در ذریه خویش و فرزندش اسماعیل . یعنی کسانیکه ذریه هر دو محسوب می شوند امّت مسلمه ای قرار دهد و نیز درخواست نمود که به همه از ابراهیم و اسماعیل و نیز امت مسلمان راه و چاره ی عبادت را نشان دهد و نیز از من درخواست کرد که در میان امت مسلمه از خود انها پیغمبری قرار دهم که بر آنان آیات مرا تلاوت کند و به آنان کتاب آموزد و آنان را تذکیه کند چون ابراهیم می دانست من علیم حکیمم این درخواستها را از من نمود حال او زبان اراده من گشته و از اراده من با شما سخن می گوید گفتیم ما را عجالتاً این توضیح ما را بس.گفت پس همه حمدها مال من است.
پایگاه اطلاع رسانی استاد غلامحسین خالقی