علی بن محمد عن نصر بن صباح البلخی عن محمدبن یوسف الشاشی…
محمّد بن یوسف شاشی از شیعیان حضرت حجّت صلوات الله علیه در عصرغیبت صغری گوید:
ناسوری در بدنم پیداشد پس آن را به طبیبان نشان دادم و مالی را برای درمانش هزینه کردم. پس داروها روی آن هیچ اثری نگذاشت. رقعه ای نوشتم درخواست دعاء -از امامم- نمودم پس اینچنین متن فرمان مبارک رسید:
“عافیک الله و جعلک معنا فی الدنیا والأخره”
خدا به تو عافیت عطا کند و تو را با ما در دنیا و آخرت قرار دهد.
پس به جمعه نرسیده عافیت پیدا کردم و موضع این غدّه یا آبسه مثل کف دستم شد؛ یعنی حتی نشانی از آن روی پوست بدنم باقی نماند. پس طبیبی از أصحابمان یعنی از پزشکان شیعه را دعوت نمودم و به او نشان دادم، گفت: ما برای این دوائی نشناخته ایم و این عافیت، شفایافتگی نرسیده به تو مگر ازجانب خدا بدون هیچ حسابگری
(ارشاد شیخ مفیدص۳۵۲).
پایگاه اطلاع رسانی استاد غلامحسین خالقی